در این مطلب گزیده هایی از مقالات و گفتارهای کارشناسان و اهل نظر درباره آهنگ اخیر ساسی مانکن در اختیار شما عزیزان قرار داده می شود. این گونه می توان دید جامع تری نسبت به این معضل پیدا کرد که لازمه یافتن راه حل است.
توضیح: آنچه در گیومه می آید گفته کارشناس است، به علاوه برخی اسامی خاص یا اصطلاحات. آنچه در کروشه می آید اضافه بنده است. و بقیه، متن رومه یا سایت است.
خبرآنلاین: پیروز ارجمند، آهنگساز و موسیقی شناس و مدرس دانشگاه
ساسان حیدرییافته ملقب به ساسیمانکن، جوان ۳۲ ساله اهوازی، چندی است که به تکاپو میاندازدمان. تکاپویی حاصل از این که کودکان و نوجوانانمان به فاصله کوتاهی پس از انتشار سه اثر از او در سه اسفند؛ جنتلمن»، دکتر» و حالا تهران- توکیو» چنان ترانهاش را از بَر میشوند و کلیپش را موبهمو تقلید میکنند که وحشتزده میشویم و در برابر شنیدن کلماتی که بر زبان میآورند و تصاویری که میدانیم در ذهنشان ثبت شده است، بیپناهانی هستیم که ترسخورده به نظاره نشستهایم.
اثر ساسیمانکن فاقد هرگونه ارزش هنریست و حتی اثری سخیف و مبتذل است و بنابراین اساسا قابل بررسی از جنبه موسیقایی نیست. آنچه میماند حواشی ایجادشده با پخش ویدئوکلیپِ این اثر است.»
برندسازی شخصی یا پرسنالبرندینگ، روشی است که با آن، در ذهن مخاطب، تصویر و اعتبار و ارزشی خاص برای خودمان ایجاد میکنیم. فرآیندی که ساسیمانکن و امثالهم با پیگیری آن در طول چند سال، برای خود کاراکترسازی کرده و به واسطهاش نفوذ قابل توجهای در نسل نوجوان و جوان یافتهاند. پس این اتفاق یکشبه رخ نداده و حاصل پروسهای حسابشده است.»
ما ناچاریم کمکاریهای خود را در مقاطع زمانی گوناگون بپذیریم و قبول کنیم که تگذاران فرهنگیمان طی چهار دهه گذشته، اشتباهاتی در حوزه تگذاری و مدیریت هنری کردهاند و آن این که مدل رفتاریشان موجب ایجاد گسستی عمیق بین اهالی فرهنگ و هنر و دولتها شده است.»
در کمبود آثاری درجه یک و فراگیر برای تمامی اهالی جامعه و معرفی آنها از کانالهای رسمی مثل صداوسیما، طبیعی است که سبد فرهنگی خانوادهها با آثاری از تتلو و ساسیمانکن پُر شود. همچنین فراموش نکنیم هنوز مشروعیت موسیقی مورد سوال است و برنامهای جامع و رسمی برای مدیریت و توسعه این هنر وجود ندارد.»
با احترام به دستور دادسرای ارشاد تهران یا هر نهاد نظارتی دیگری برای برخورد با تولید و پخشکنندگان اینگونه آثار، معتقدم باید مدیران فرهنگیای را هم که با روش مدیریتی غیرعلمی و بدون توجه به واقعیات جامعه و بیآیندهنگری، به گونهای عمل کردهاند که اکنون دستگاههای رسمی سهمی اندک در پُرکردن سبد موسیقی خانوادهها داشته باشند، احضار کنند. ما سالهاست تذکر داده و اعتراض کرده اما نتیجهای نگرفتهایم»
ارجمند در پاسخ به این که اگر بپذیریم از دستدادن فرصت تربیت گوش موسیقایی کودکانمان است که در نوجوانانی به مخاطبان ساسیمانکن تبدیلشان کرده است، آیا همچنان فرصتی برای جبران هست، گفت: به عقیده من دیر شده است. در عصر حاکمیت مجازی، دولتها بخش مهمی از دامنه نفوذ خود را از دست دادهاند و یکی از صدها نمونهاش، دیدهشدن هزارباره ویدئوی اعتراض یک سرباز به رفتار نماینده مجلس بدون آن که نهادی رسمی نقشی در انتشار آن داشته باشد، بود.»
به باور من با شیوههای سلبی مثل فیلترینگ نیست که مشکلات حل میشود و یکی از مهمترین راهحلهای موجود، جراحی پیکره تگذاری فرهنگی همراه با آگاهیبخشی و ایجاد زیرساختهاست. ساسیمانکن و تتلو نه نخستین بودهاند و نه آخرین و تنها راهکار ما در برابرشان جراحیای است که انجامش در کنار دردناکبودن و احتمال خطر، نیاز به متخصص دارد. متخصصینی از حوزه موسیقی، جامعهشناسی و روانشناسی که نسخهای درست برای تگذاری در عرصه موسیقی تجویز کنند. مدیران دستگاههای موسیقی نیز باید از متخصصین این رشته باشند و با نگاهی عملگرا، ضمن به رسمیتشناختن فضای مجازی، آگاهیبخشی کنند و همتشان را بر ایجاد زیرساختهایی برای تولید آثار موسیقایی مناسب بگذارند»